قبل از شروع، باید مطالبی رو به عرض همه دوستان و همراهان خواننده برسونم.
تمام مطالب درج شده در این نوشته، نظرات شخصی بنده هست و هیچ ربطی به سیاستها و کلیت صفحه ندارد.
ما اکثرا فارغ از هر آئین و اندیشه و حزبی، در یک مورد با هم مشترکیم و اون هدف نهاییست که آزادی و سربلندی ایرانه.
هم من میخوام که یک ایران سربلند و سرافراز داشته باشیم و هم شما میخواید.
پس بیاید دور افکارمون هاله تقدس نکشیم و نظرات همدیگرو با صبر کامل بخونیم و ببینیم چه چیزی واقعا به صلاح ایرانه.
ممکنه هوادارن آقای رضا پهلوی اشتباه کنند و ممکن هم هست که من اشتباه کنم که در این صورت از همه شما عزیزان میخوام که اشتباهاتم رو بهم یاد آور بشید.
لینک زیر، مصاحبه آقای رضا پهلوی با اشپیگل است:
_________________________________________________________
این مصاحبه تا حدی یک مصاحبه خوب بود. مخصوصا تیتری که برای آن انتخاب شده.
اما به نظر من رضا پهلوی صرفا به عنوان یک منتقد خوبه - حداقل در حال حاضر!
ایشون 18 سالشون هم نبود که ایران رو ترک کرد.
طبق گفته خودش، درباره مسائل مملکتی هم با پدرش صحبت چندانی نکرده.
پس تجربه مدیریتی در ایران و در یک سطح بالا رو نداره!
چطور میخوایم آینده ایران رو بعد از انقلاب مجدد بدستش بدیم؟
بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی، شرایط ایران یک شرایط بحرانی میشه. و کنترل این شرایط نیازمند یک فرد خبره و با تجربست؛ نه کسی که قبل از 18 سالگی ایران رو ترک کرده.
(این که آن فرد خبره کیست، جای دیگری دارد و جایش اینجا نیست)
اگر مردم به جمهوری رای بدن، به نظر من بنا به این دلایلی که گفتم، ایشان فعلا صلاحیت ریاست جمهوری رو ندارن. میتونن در حکومت جدید بعد از چند سال خدمت در دولتها، خود را نامزد ریاست جمهوری بکنن.
اما اگر مردم به سلطنت رای بدن:
1- اگر شاه یک مقام تشریفاتی باشه:
1-1- غرور یک ملت به سطح علم و دانش و پیشرفت و صلح دوستی و روشنفکریشه؛ نه به مقام های تشریفاتی.
1-2- همواره بین دولت ها و مردم در مقاطعی از زمان، اختلاف هایی شکل میگیره. در جامعه ایران، مردم نمیتونن بی طرفی یک مقام رو تحمل کنن و اون مقام حتما باید طرف ما رو بگیره. حالا اگر شاه کاملا بیطرف باشه، مردم میگن این شاه وقتی که بهش نیاز داشتیم به کمکمون نیومد؛ چرا الان باید واسه خودش بشینه تخمه بشکونه و در نتیجه مقام شاهنشاهی رو ساقط میکنن. اگر هم دخالت کنه که دیگه دخالت کرده و نمیشه جمعش کرد!
1-3- با در نظر گرفتن مورد اول، برای چی باید بودجه بیهوده خرج یک مقام تشریفاتی بشه؟!
فرقش با حوزه فعلی چیه؟!
2- اگر شاه یک مقام تشریفاتی نباشه:
فرض کنیم که رضا پهلوی یک انسان فوق العاده پاک و منزه هستند. چه تضمینی وجود داره که شاه بعدی مردم رو سرکوب نکنه؟
باز همون آش و همون کاسه میشه و باید دوباره انقلاب کنیم و خونها به پای وطن بریزیم.
ایشون میگن مردم اشتباه کردن که علیه پدرش قیام کردن؛ اما من میگم مردم اشتباه کردن که به جمهوری اسلامی رای دادن!
و در نهایت یک سئوال دارم:
مایلم فرق بین رضا پهلوی و علیرضا نوریزاده رو بدونم.
هر دوشون انتقاد میکنن. هر دوشون علیه نظامن. تجربه نوریزاده در کار داخل ایران بیشتر از رضا پهلویه. رضا پهلوی هم که به گفته خودش، از دریای علم پدرش فیضی نبرده.
پس اگر نسبت فامیلی رضا پهلوی رو کنار بذاریم، واقعا چه چیزی میمونه که به ذهن من نرسیده و در عین حال به ایشون صلاحیت عهده دار بودن یک مقام حکومتی رو در حال حاضر میده؟
باید به دلیل لحن نوشتار از همگان عذرخواهی کنم؛ چراکه متن اندکی طولانی شد و برای پرهیز از خستگی خواننده، آن را به صورت محاوره نوشتیم.
از بابت وقتی که گذاشتید و این متن را خواندید، صمیمانه سپاسگزارم...
No comments:
Post a Comment