Sunday, June 26, 2011

Friday, June 24, 2011

از ما حرکت، از خدا هم برکت

در این چند هفته هر بار اخبار رو چک کردم، روزی نبوده که خبر تجاوز نخونده باشم.
حرفم رو خلاصه میکنم، مهلت دادن به این حکومت یعنی دعوت اراذل و اوباش به بستر مادرانمون همراه با ادای احترام.
ما چه مردمی هستیم؟
مردمی که شب و روز از آزادگی آریوبرزن و حسین میگیم و خودمون ذره ای شهامت نداریم؟
قرار بود اعتراضات در خرداد ماه ادامه پیدا کنند، چی شد؟
زندانیان سیاسی به درستی دست به اعتصاب زدند و به جای اینکه ما ازشون یاد بگیریم و دست به اعتصابات همگانی بزنیم، چپ و راست پیغام شکستن اعتصاب میدیم!
چماق بالای سرمونه و به جای فریاد آزادیخواهی، تیمهای فوتبال رو تشویق میکنیم!
هر لحظه ممکنه به خواهر و مادرمون تجاوز بشه و به جای کمینه کردن این احتمال، با سکوت عملیمون این احتمال رو بیشتر و بیشتر میکنیم.
از اونجایی که ملت تنبلی هستیم و مثل گوسفند حتما باید دنبال یک نفر حرکت کنیم و الان هم وقت مناسبی برای درمان فرهنگی نیست، 18 تیر بهترین فرصت برای ماست تا کار این حکومتو تموم کنیم و اعتراضات رو بعد از 18 تیر به طور مستمر و بدون بیانیه ادامه بدیم.
اخبار ورزشی و سرگرمی رو تا روز آزادی رها کنید.
ورزش و فوتبال براتون از خواهر و مادرتون مهمتره؟!

اگر نتونیم اولویت ها رو به درستی مشخص کنیم، فردا در کمال ناباوری نوبت تجاوز به خواهر و مادر ما میرسه.
برای 18 تیر و روزهای مستمر پس از اون تا روز آزادی تلاش میکنیم.
از ما حرکت، از خدا هم برکت.

Friday, April 29, 2011

اعلامیه تجمع در فرانکفورت جهت اعتراض به اعدام شیرکو

Nein zur Hinrichtung - Sa, 30.04.2011 um 15.00 Uhr an der Hauptwache/Frankfurt

لطفا تنها یک دقیقه جهت نجات شیرکو وقت بگذارید

دوستان گرامی،

اعتصاب غذای شیرکو بدان معناست که او همچنان به ما و آزادی خودش امیدوار است!



لطفا متن زیر را به آدرسهای گفته شده بفرستید.
این کار تنها یک دقیقه زمان میبرد و میتواند مفید واقع شود.
جهت انجام این کار ابتدا متن زیر را کپی کرده و در بخش نگارش ایمیل خود پیست کنید:
________________________________________________________________
Your Excellency, 
I am kindly asking you to do all you can in order to save the political prisoners' lives in Iran.
Today the lawyer of Mr. Shirkoo Moarefi informed the media that Mr. Moarefi's life is in imminent risk of execution. Speaking thoughts and ideas is a Human Right and No one should be killed for it!
According to Lawyer Khalil Bahramian, judicial authorities in Iran informed him that Mr. Moarefi could be executed at any moment!
Please take urgent actions to stop this inhuman and savage act.
All i can is to be the voice of the voiceless; but i truly count on your help and honestly appreciate your supports.
Please help us to Stop Islamic Republic of Iran from its barbaric behavior and policy.
Sincerely,
(Your Name)
________________________________________________________________
سپس نام خود را (حقیقی یا مستعار) در انتهای نامه و به جای آخرین خط بیاورید.
پس از آن متن زیر را کپی کرده و در بخش گیرنده ایمیل پیست کنید:
________________________________________________________________
beatriz.lorenzo@maec.es, michael.spindelegger@bmeia.gv.at, kab.bz@diplobel.fed.be, podatelna@mzv.cz, bernard.kouchner@diplomatie.gouv.fr, guido.westerwelle@auswaertiges-amt.de, gpapandreou@parliament.gr, titkarsag.konz@kum.hu, external@utn.stjr.is, minister@dfa.ie, gabinetto@cert.esteri.it, ministry@mid.ru, registrator@foreign.ministry.se, info@eda.admin.ch, info@mfa.gov.tr, imprensa@planalto.gov.br, pm@pm.gc.ca, sg@un.org, npillay@ohchr.org, stewartkb@state.gov, dcpf@mea.gov.in, michael.spindelegger@bmeia.gv.at, kab.bz@diplobel.fed.be, info@mvp.gov.ba, iprd@mfa.government.bg, ministar@mvpei.hr, minforeign1@mfa.gov.cy, podatelna@mzv.cz, udenrigsministeren@um.dk, vminfo@vm.ee, umi@formin.fi, bernard.kouchner@diplomatie.gouv.fr, inform@mfa.gov.ge, guido.westerwelle@auswaertiges-amt.de, gpapandreou@parliament.gr, titkarsag.konz@kum.hu, external@utn.stjr.is, minister@dfa.ie, gabinetto@cert.esteri.it, segreteria.frattini@esteri.it, mfa.cha@mfa.gov.lv, urm@urm.lt, tonio.borg@gov.mt, secdep@mfa.md, post@mfa.no, DNZPC.Sekretariat@msz.gov.pl, gii@mne.pt, senec@mne.gov.pt, , miguel.moratinos@maec.es, registrator@foreign.ministry.se,  urgent-action@ohchr.org,Iran_team@amnesty.org
_________________________________________________________________
انتخاب کرده و نامه را ارسال کنید. (Urgent Action) یک عنوان نظیر

همچنین میتوانید این نامه را از طریق صفحات زیر برای کشورهای مذکور بفرستید:

انگلیس:

هلند:

همچنین میتوانید این دادخواست را امضا کنید:
Save Bahman (shirko) Maarefi from Execution
لطفا به دوستانتان بگویید که این کار را کردید و آنها را نیز به انجام این کار تشویق کنید.
با سپاس...

Thursday, April 28, 2011

لطفا تنها یک دقیقه جهت نجات شیرکو وقت بگذارید


هموطن گرامی،
لطفا متن زیر را به آدرسهای گفته شده بفرستید.
این کار تنها یک دقیقه وقت میبرد و میتواند مفید واقع شود.
جهت انجام این کار ابتدا متن زیر را کپی کرده و در بخش نگارش ایمیل خود پیست کنید:
________________________________________________________________
Your Excellency, 
I am kindly asking you to do all you can in order to save the political prisoners' lives in Iran.
Today the lawyer of Mr. Shirkoo Moarefi informed the media that Mr. Moarefi's life is in imminent risk of execution. Speaking thoughts and ideas is a Human Right and No one should be killed for it!
According to Lawyer Khalil Bahramian, judicial authorities in Iran informed him that Mr. Moarefi could be executed at any moment!
Please take urgent actions to stop this inhuman and savage act.
All i can is to be the voice of the voiceless; but i truly count on your help and honestly appreciate your supports.
Please help us to Stop Islamic Republic of Iran from its barbaric behavior and policy.
Sincerely,
(Your Name)
________________________________________________________________
سپس نام خود را (حقیقی یا مستعار) در انتهای نامه و به جای آخرین خط بیاورید.
پس از آن متن زیر را کپی کرده و در بخش گیرنده ایمیل پیست کنید:
________________________________________________________________
haguew@parliament.uk, beatriz.lorenzo@maec.es, michael.spindelegger@bmeia.gv.at, kab.bz@diplobel.fed.be, podatelna@mzv.cz, bernard.kouchner@diplomatie.gouv.fr, guido.westerwelle@auswaertiges-amt.de, gpapandreou@parliament.gr, titkarsag.konz@kum.hu, external@utn.stjr.is, minister@dfa.ie, gabinetto@cert.esteri.it, ministry@mid.ru, registrator@foreign.ministry.se, info@eda.admin.ch, info@mfa.gov.tr, imprensa@planalto.gov.br, pm@pm.gc.ca, sg@un.org, npillay@ohchr.org, stewartkb@state.gov, dcpf@mea.gov.in, michael.spindelegger@bmeia.gv.at, kab.bz@diplobel.fed.be, info@mvp.gov.ba, iprd@mfa.government.bg, ministar@mvpei.hr, minforeign1@mfa.gov.cy, podatelna@mzv.cz, udenrigsministeren@um.dk, vminfo@vm.ee, umi@formin.fi, bernard.kouchner@diplomatie.gouv.fr, inform@mfa.gov.ge, guido.westerwelle@auswaertiges-amt.de, gpapandreou@parliament.gr, titkarsag.konz@kum.hu, external@utn.stjr.is, minister@dfa.ie, gabinetto@cert.esteri.it, segreteria.frattini@esteri.it, mfa.cha@mfa.gov.lv, urm@urm.lt, tonio.borg@gov.mt, secdep@mfa.md, m.verhagen@minbuza.nl, post@mfa.no, DNZPC.Sekretariat@msz.gov.pl, ministro@mne.gov.pt, senec@mne.gov.pt, , miguel.moratinos@maec.es, registrator@foreign.ministry.se, , urgent-action@ohchr.org,Iran_team@amnesty.org
_________________________________________________________________
یک عنوان نظیر (Urgent Action)  انتخاب کرده و نامه را ارسال کنید.

لطفا به دوستانتان بگویید که این کار را کردید و آنها را نیر به انجام این کار تشویق کنید.
با سپاس...

Tuesday, April 26, 2011

وکلای در بند


آنها یک عمر از ما دفاع کردند، اینک وظیفه ماست که از آنها دفاع کنیم!
نسرین ستوده و محمد سیف زاده را آزاد کنیم!

احمدی نژاد در مسند لاکپشت



میدونی که خودش اون بالا نرفته، به اون بالا تعلق نداره، نمیدونه اون بالا چه کار باید بکنه، و در عجبی که کدوم ابلهی اونو اون بالا گذاشته!

Thursday, April 14, 2011

سیدمحمد خاتمی (شورای هماهنگی)، دوست یا دشمن مردم ایران؟


آیا تا به حال فکر کردید که چه کسی شورای هماهنگی را هدایت میکند و چرا شورا تا کنون سکوت کرده؟
بله، محمد خاتمی (سازشگر) همان کسیست که این شورا را هدایت میکند. محمد خاتمی همان کسیست که در برابر زندانی شدن سران جنبش سکوت کرده و به دنبال شرکت مجدد در انتخابات  جمهوری اسلامی است. محمد خاتمی همان کسیست که پایش را بر روی خون نداها و سهرابها گذاشته و گوشهایش را در برابر شیونهایی که از درون زندانها بگوش میرسد، بسته است.
گزارشاتی مبنی بر برائت جویی محمد خاتمی از جنبش سبز در دست است که میتواند در کنار سکوت ما، اعلام مرگ  جنبش باشد.
آیا همچنان باید منتظر بیانیه های شورای هماهنگی بمانیم یا باید خودمان رهبری را در دست بگیریم؟
وعده ما، 11 اردیبهشت، روز کارگر، سرآغاز راهپیمایی ها و اعتصابات مردم ایران خواهد بود.
برای دیدن پیشنهادات به لینک های زیر مراجعه فرمایید:



به پیشنهادات اضافه خواهد شد...



احیای شور و نشاط در جنبش

دوستان گرامی، متاسفانه جنبش سرد شده و مردم تقریبا به زندگی روزمره خود روی آورده اند. اگر خواهان پیروزی هستیم، باید با این حقیقت تلخ روبرو شویم و در صدد حل این مشکل و احیای شور و نشاط از دست رفته جنبش برآییم.
صمیمانه تقاضا میکنم از این پس، هر روز یک مطلب در مورد جنبش و رهبرانش در محیط مجازی قرار دهید تا گامی باشد برای احیای شور و نشاط در میان مردم. با سپاس...



فارس نیوز: اعتراف دوباره گنجي؛ جريان فتنه توهم "خودبي‌شماربيني " دارد

خبرگزاري فارس: اكبرگنجي با اشاره به توهم "خود بي‌شماربيني " طرفداران جريان فتنه در فضاي مجازي و اينترنتي تصريح كرد: متأسفانه بخش وسيعي از ايرانيان خارج از كشور، پاي اين رسانه‌هاي ارتباطي مي‌نشينند و دنياي واقعي را با اين دنياي مجازي يكسان فرض مي‌كنند.
در این لینک، سه مسئله بسیار مهم وجود دارد:
1- همانطور که گنجی خاطرنشان کرد،  جنبش سرد شده و مردم تقریبا به زندگی روزمره خود روی آورده اند.
اگر خواهان پیروزی هستیم، باید با این حقیقت تلخ روبرو شویم و در صدد حل این مشکل و احیای شور و نشاط از دست رفته جنبش برآییم.
2- ما نیازی به رهبرنداریم؛ همانطور که تونس و مصر نداشتند؛ اما کارمان با حضور یک رهبر، بسیار آسانتر میشود. در حال حاضر چنین رهبری وجود ندارد؛ چراکه
3- رهبران جنبش زندانی هستند و عدم نشان دادن واکنشی از سوی فارس به این عبارت، نشانگر اعتراف آنها به زندانی بودن موسوی و کروبی است.
متاسفانه ما شاهد این شور و نشاط حتا در محیط مجازی هم نیستیم. زمان زیادیست که در اینترنت و مخصوصا بالاترین شاهد غفلت از جنبش و رهبران در بند آن و سایر زندانیان سیاسی هستیم.
به مدت یک روز خبر اعدام شیرکو و حبیب را داغ کردیم و بلافاصله آن را زیر خروارها خبر بی اهمیت رها کردیم.
اگر میخواهیم جنبش پیروز شود، باید تمرکزمان را بر روی آن قرار دهیم و از پرداختن به مسائل حاشیه نظیر اخراجی ها و مرگ فلان کارگردان هالیوود و برد پیروزی و غیره و غیره اکیدا خودداری کنیم.
توجه داشته باشیم که نظام مرتبا میخواهد حواس ما را با مسائل بی اهمیت نظیر پخش اخراجیها پرت کند و اینگونه برای خود مشروعیت بدست آورد.
وقتی که ما انقدر به یک فیلم ساخته شده توسط رژیم میپردازیم، به معنای آن است که رژیم را قبول کرده ایم و آن را مشروع میدانیم؛ در حالیکه باید به مبارزه علیه ریشه آن بپردازیم و نه شاخه هایش که اگر هم قطع شوند، دوباره در می آیند.
تقاضا میکنم از این پس، هر روز یک مطلب در مورد جنبش در محیط مجازی قرار دهید تا گامی باشد برای احیای شور و نشاط در میان مردم.
با سپاس...

Wednesday, April 13, 2011

استیصال حکومت در مقابل نپرداختن قبضها


دوستان گرامی، باید همبستگی بین خودمان را افزایش دهیم. ما قبض ها را پرداخت نخواهیم کرد و حکومت را تحریم میکنیم. مشکلات اقتصادی ابزاریند برای دوباره برخاستن جنبش عظیم مردمی...

Tuesday, April 12, 2011

میرحسین موسوی


همینطور که رد میشدیم، دیدیم خیلی تنهایی، گفتیم یه سری بهت بزنیم!!!

Monday, April 11, 2011

شیرکو و حبیب را فراموش نکنیم!


شیرکو و حبیب را فراموش نکنیم.
نگذاریم چشمانشان بسته شوند که اگر چنین شود، ما نیز در مرگشان دست داشتیم...

Sunday, April 10, 2011

حبیب الله یا پرسپولیس؟

به طرف میگن دراز کشیده آب نخور، میپره تو حلقت؛ میگه ها؟ میگن هیچی، آبتو بخور!
پرسپولیس و فوتبال و کنسرت شهرام ناظری و سینما و اخراجی ها مهمترن یا جون حبیب الله لطیفی و شیرکو معارفی و سایر زندانیان که در انتظار اعدامن؟
تا وقتی که نتونیم تمرکز کنیم و در اولویت بندی عاجز باشیم، لیاقت آزادی رو هم نداریم و باید تحت سلطه خامنه ای زندگی کنیم...

Tuesday, April 5, 2011

شبهاتی چند در مورد صلاحیت آقای رضا پهلوی


قبل از شروع، باید مطالبی رو به عرض همه دوستان و همراهان خواننده برسونم.

تمام مطالب درج شده در این نوشته، نظرات شخصی بنده هست و هیچ ربطی به سیاستها و کلیت صفحه ندارد.

ما اکثرا فارغ از هر آئین و اندیشه و حزبی، در یک مورد با هم مشترکیم و اون هدف نهاییست که آزادی و سربلندی ایرانه.
هم من میخوام که یک ایران سربلند و سرافراز داشته باشیم و هم شما میخواید.
پس بیاید دور افکارمون هاله تقدس نکشیم و نظرات همدیگرو با صبر کامل بخونیم و ببینیم چه چیزی واقعا به صلاح ایرانه.
ممکنه هوادارن آقای رضا پهلوی اشتباه کنند و ممکن هم هست که من اشتباه کنم که در این صورت از همه شما عزیزان میخوام که اشتباهاتم رو بهم یاد آور بشید.

لینک زیر، مصاحبه آقای رضا پهلوی با اشپیگل است:
_________________________________________________________
این مصاحبه تا حدی یک مصاحبه خوب بود. مخصوصا تیتری که برای آن انتخاب شده.
اما به نظر من رضا پهلوی صرفا به عنوان یک منتقد خوبه - حداقل در حال حاضر!
ایشون 18 سالشون هم نبود که ایران رو ترک کرد.
طبق گفته خودش، درباره مسائل مملکتی هم با پدرش صحبت چندانی نکرده.
پس تجربه مدیریتی در ایران و در یک سطح بالا رو نداره!
چطور میخوایم آینده ایران رو بعد از انقلاب مجدد بدستش بدیم؟
بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی، شرایط ایران یک شرایط بحرانی میشه. و کنترل این شرایط نیازمند یک فرد خبره و با تجربست؛ نه کسی که قبل از 18 سالگی ایران رو ترک کرده.
(این که آن فرد خبره کیست، جای دیگری دارد و جایش اینجا نیست)
اگر مردم به جمهوری رای بدن، به نظر من بنا به این دلایلی که گفتم، ایشان فعلا صلاحیت ریاست جمهوری رو ندارن. میتونن در حکومت جدید بعد از چند سال خدمت در دولتها، خود را نامزد ریاست جمهوری بکنن.

اما اگر مردم به سلطنت رای بدن:

1- اگر شاه یک مقام تشریفاتی باشه: 
1-1- غرور یک ملت به سطح علم و دانش و پیشرفت و صلح دوستی و روشنفکریشه؛ نه به مقام های تشریفاتی.
1-2- همواره بین دولت ها و مردم در مقاطعی از زمان، اختلاف هایی شکل میگیره. در جامعه ایران، مردم نمیتونن بی طرفی یک مقام رو تحمل کنن و اون مقام حتما باید طرف ما رو بگیره. حالا اگر شاه کاملا بیطرف باشه، مردم میگن این شاه وقتی که بهش نیاز داشتیم به کمکمون نیومد؛ چرا الان باید واسه خودش بشینه تخمه بشکونه و در نتیجه مقام شاهنشاهی رو ساقط میکنن. اگر هم دخالت کنه که دیگه دخالت کرده و نمیشه جمعش کرد!
1-3- با در نظر گرفتن مورد اول، برای چی باید بودجه بیهوده خرج یک مقام تشریفاتی بشه؟!
فرقش با حوزه فعلی چیه؟!

2- اگر شاه یک مقام تشریفاتی نباشه:
فرض کنیم که رضا پهلوی یک انسان فوق العاده پاک و منزه هستند. چه تضمینی وجود داره که شاه بعدی مردم رو سرکوب نکنه؟
باز همون آش و همون کاسه میشه و باید دوباره انقلاب کنیم و خونها به پای وطن بریزیم.
ایشون میگن مردم اشتباه کردن که علیه پدرش قیام کردن؛ اما من میگم مردم اشتباه کردن که به جمهوری اسلامی رای دادن!

و در نهایت یک سئوال دارم:
مایلم فرق بین رضا پهلوی و علیرضا نوریزاده رو بدونم.
هر دوشون انتقاد میکنن. هر دوشون علیه نظامن. تجربه نوریزاده در کار داخل ایران بیشتر از رضا پهلویه. رضا پهلوی هم که به گفته خودش، از دریای علم پدرش فیضی نبرده.
پس اگر نسبت فامیلی رضا پهلوی رو کنار بذاریم، واقعا چه چیزی میمونه که به ذهن من نرسیده و در عین حال به ایشون صلاحیت عهده دار بودن یک مقام حکومتی رو در حال حاضر میده؟

باید به دلیل لحن نوشتار از همگان عذرخواهی کنم؛ چراکه متن اندکی طولانی شد و برای پرهیز از خستگی خواننده، آن را به صورت محاوره نوشتیم.
 از بابت وقتی که گذاشتید و این متن را خواندید، صمیمانه سپاسگزارم...

Sunday, April 3, 2011

جنتی و روح در کشتی

اواخر سال 1339 در محضر علامه طباطبائی در بحثی پیرامون ارواح شرکت داشتم. در اواسط جلسه 

علامه از جمعیت حاضر پرسیدند "چند نفر از شما به روح اعتقاد دارد؟" تقریبا تمام جمعیت دستشان 


را بلند کردند. علامه مجددا سوال کردند "چند نفر از شما روح دیده اند؟" اینبار تعداد انگشت شماری 


دست  خود را بلند کردند. علامه خوشحال شدند و پرسیدند "چند نفر از شما با روح صحبت کرده 


است؟" اینبار فقط آیت الله جنتی دستشان را بلند کردند. با اشاره علامه ایشان توضیح دادند که در 


کشتی با روح صحبت کرده اند. علامه با تعجب پرسید "آیا تا به حال روح را لمس هم کرده ای؟" آیت 


الله جنتی پاسخ دادند "بله معمولا شبها توی کشتی ، من را روی شکم میخواباند و پشتم را ماساژ 


میداد" علامه در حالیکه چشمهایشان از تعجب گرد شده بود از آیت الله جنتی خواهش کرد که به 


جلوی تریبون  تشریف بیاورند و ماجرای خودشان را برای جمع حاضر تعریف کنند. آیت الله جنتی با 


قدمهای استوار به سمت تریبون آمدند. وقتی به جلوی تریبون رسیدند، علامه از ایشان پرسید 


"میتوانید برای جمع حاضر توضیح بدهید که از چه موقع شروع به دیدن ارواح کردید؟" آیت الله جنتی با 


نگاه متعجب رو به علامه کرد و پرسید "روح؟؟!" علامه فرمودند "بله روح! همان روحی که در موردش 


صحبت میکردید" آیت الله جنتی گفتند "ببخشید من عقب سالن نشسته بودم صدای شما را درست 


نشنیدم و فکر کردم که شما گفتید نوح!!، شرمنده شما، من تا حالا روح ندیده ام" نقل است که بعد 


از آن جلسه کذائی ساواک دستور منع تعقیب آیت الله را صادر کرد و ایشان در پناه حق و دعای خیر 


نوح سالیان سال به سلامت زیستند...

Saturday, April 2, 2011

۱۳ بدر، جنبش مصممتر از گذشته به حرکت خود ادامه میدهد. (دروغ سیزده)!


چقدر گفتیم جنبش سرد شده و باید یک فکری به حالش کرد و به ما پرخاش کردند و گفتند 13 بدر نشونتون میدیم؟
چقدر عتاب کردند و غرور و تکبر خود را بالاتر از حقیقت و واقع بینی قرار دادند؟
اینم هم 13 بدر که در بوق و کرنا کرده بودند. چه شد؟!

Thursday, March 31, 2011

وقتی که از وسط ولایت، پرتوی گاما رد میکنند!

ببینید این آغا چقدر مظلومه! هی از وسطش پرتوی گاما رد میکنن؛ صداشم در نمیاد بنده خدا.
مرگ بر اصل ولایت فقیه. 
نوش جان...

Tuesday, March 29, 2011

اصل ماجرا را فراموش نکنیم...

اخراجی ها تحریم بشه یا نشه، چه فرقی به حال شیرکوه معافی و امثال وی که دارن اعدام میشن و هیلا صدیقی و امثال وی که داره بهشون تجاوز میشه، داره؟!
خب الان با تحریمتون، دهن ده نمکی سرویس شد. ماتحتتون خنک شد؟
ماتحت زندانیای سیاسی که به خاطر غفلت ما پاره شده و همچنان داره پاره میشه، بدجوری میسوزه....
میشه حالا دیگه بحثو عوض کنید؟!
شیرکوهها دارن اعدام میشن و به هیلاها داره تجاوز میشه.
خواهش میکنم بحثو عوض کنید!
یکم فکر کنید و خودتونو بازیچه دست حکومت نکنید...


Thursday, March 24, 2011

تحریم اخراجی ها ~ آزادی!!!

نمیگم مملکته داریم؛ بلکه میگم ملته داریم؟!!!
شیرکو معارفی داره اعدام میشه؛ به زندانیا تجاوز میشه؛ ملت ما هم کردن تو پاچه اخراجی ها و ول کن ماجرا نیستن!!!
تا خرند این قوم، رندان خرسواری میکنند! نقل از بهار

سوپاپ های اطمینان درجه یک جمهوری اسلامی

رجانیوز مژده داد:
اخراجی های 3، 63% فروش کل را از آن خود کرد!!!

تابناک منتشر کرد:
علی مطهری خواستار محاکمه سران فتنه شد!

در بالاترین غوغایی بود!
بالاخره خامنه ای تونست یک نفس راحت بکشه!

هموطنان گرامی،
بیایید این مباحث پیش پا افتاده و بی ارزش رو کنار بگذاریم و فقط به هدفمون خیره بشیم.

در زندان به زندانیان تجاوز میشود و ما دستور کار مینویسیم برای تحریم اخراجی های 3!
تحریم کنیم که چی بشه؟!
باور کنید اگر فقط و فقط خود ده نمکی و شریفی نیا برن دوتایی سینما بشینن چس فیل بخورن، اون زندانی بدبخت باز هم بالای چوبه دار میره!

کدوم مهمتره؟
فشار آوردن به مردم برای تحریم یک فیلم کذایی یا فشار آوردن به حکومت با تمرکز به جنایاتش و تشویق مردم به حضور در صحنه؟!

باور کنید ده نمکی و مطهری و رضایی و اره و اوره و شمسی کوره، همگی نوچه های خامنه ای هستن و حتا اگرم از بین برن، هیچ اتفاقی برای اون دیو مردنی نمیفته؛ اما اگر خامنه ای بره، همه اینا با هم دیگه میرن!

خواهش میکنم دست از سر کچل اینها بردارید و به هدف اصلی بچسبید!




Wednesday, March 23, 2011

دخالت سپاه در سرکوب معترضین سوریه

منابع مخالفین سوریه گزارش دادند که نیروهای سپاه پاسداران در سوریه به سرکوب معترضین پرداخته است!
اگر درست باشه، الان با اوج گرفتن اعتراضات در سوریه زمان بسیار خوبی برای قوت دادن دوباره به جنبش و برپایی تظاهراته.
اینطوری حکومت واقعا تحت فشار قرار میگیره.
فکر هم نمیکنم اعراب در سوریه زیاد دست به سرکوب بزنن؛ پس خامنه ای از ایران باید نیرو بفرسته تا منافع خودشونو حفظ کنه.
الان که دیگه حتا دست به دامن بچه ها شدن، فکر کنم برپایی تظاهرات در سراسر کشور فوق العاده میتونه حرکت مثبت و رو به جلویی باشه.
گزارش را اینجا بخوانید.

Monday, March 21, 2011

سه شنبه های اعتراض

سه شنبه های اعتراض تموم شد؟!!!
هیچ خبری از دعوت شبکه های اجتماعی برای این روز نیست!
یعنی همین سه شنبه ها رو هم نتونستیم نگه داریم؟!

Sunday, March 20, 2011

آغاز سال یک هزار و سیصد و نود خورشیدی

هموطنان ارجمند،
آغاز سال 1390، سال همبستگی ملی و پیروزیمان را بر یکایک شما عزیزان تبریک میگوییم.
باشد که کار ما در این صفحه به سال 91 نکشد.
به امید پیروزی...

لطفا برای دیدن کمیک، روی لینک زیر کلیک کنید:

Wednesday, March 16, 2011

نابودی تخت جمشید

فکر کنم فهمیدم چرا احمدی نژاد میخواد تو تخت جمشید جشن بگیره.
جشن نابودی میراث دو هزار و پانصد ساله ماست...

سانسور

آخه این چه وضعشه؟!
هرجا میریم کامنت بذاریم، میزنه کامنتتون بعد از عبور از فیلتر احتمالا نمایش داده نخواهد شد!
آخه دیگه تا کی میخوایم سانسورچی باشیم؟!

Tuesday, March 15, 2011

چگونگی برپایی راهپیمایی های موفقیت آمیز - درسهایی از راهپیمایی های موفق مصر


1- با دوستان و همراهان خود در مناطق مسکونی و به دور از نیروی های سرکوبگر گرد هم آیید.
2- شعارهای مثبت مبنی بر آزادی ایران و مردم سر دهید.
3- با برخورد خوب و شعارهای دلنشینتان، سایر هموطنان را به حضور در راهپیمایی تشویق کنید.
4- پس از همراه کردن تعداد قابل ملاحظه ای از هموطنان، به خیابانهای بزرگتر رفته و در آنجا با سایر گروهها گرد هم آیید و گروهی بزرگتر را تشکیل دهید.
5- همراه با سردادن شعارهای مثبت، به سمت اهداف خود (ساختمانهای دولتی و صدا و سیما) پیش رفته و آنها را تسخیر کنید.
به امید پیروزی...


Saturday, March 12, 2011

خاتمی، برخیز

آقای خاتمی،
از شما میخواهم بگذارید همچنان به لوحی که از دستان گرمتان گرفتم، افتخار کنم.
رهبری جنبش را بدست بگیرید و مردم را به اعتصاب دعوت کنید.
این درخواست عاجزانه من از شماست...

اعتصاب، موثرترین راه مبارزه


هموطنان گرامی،

متاسفانه پس از گذشت دو سال، شاهد فروکش کردن سیل اعتراضات "آشکار" خود بوده ایم.

پس از سرکوبهای شدید حکومت و بیانیه میرحسین موسوی در مورد به خانه رفتن و تغییر روش مبارزه در راستای کاهش آسیبهای جانی، متاسفانه روش دیگری ارائه نشد و با وجود آنکه بارها و بارها فراخوان تجمعات صادر شد، شاهد تجمعات چشمگیری نبوده ایم.

بهتر است از این پس نیز خود را گول نزنیم و حقیقت امر را دریابیم.

زمان انتخابات فریاد زدیم اگر تقلب بشه، ایران قیامت میشه.

بله، قیامت شد. حداقل 180 تن از هموطنان آزادیخواهمان به شهادت رسیدند؛ اما این قیامت برای ما هیچ سودی نداشت!

رژیم به آهستگی گامهایش را به جلو بر میدارد و ما نیز به آهستگی به عقب میرویم.

تا آنجا که در آرامش کامل حتا سران جنبش را زندانی کرد و ما هیچ خم به ابرو نیاوردیم!

حتا در شبکه های اجتماعی نظیر بالاترین هم شاهد پرداختن به این فاجعه نبودیم!

اشکالاتی هم میشود به سران جنبش وارد کرد؛ اشکالاتی نظیر پیامهای بی روحی که صادر کردند و تردیدهای مقطعی و داخلی و سعی در مشروعیت بخشیدن به رژیم - که البته فکر میکنم اکنون دیگر هیچ تردیدی در مورد سرنگونی رژیم ندارند!

با در نظر گرفتن وضعیتمان، فکر میکنم در اینجا دو حالت وجود دارد:

یک- ما از این رژیم کلافه نشده ایم و هنوز دستکم 30 سال دیگر جا برای صبر داریم و هنوز میتوانیم بسیجیان و اعراب را به همخوابی با عزیزانمان دعوت کنیم و یا دخترانمان را بفروشیم و یا بگذاریم که بدون هیچ دلیلی سپاهیان، دختر و یا همسرمان را در خیابان دستگیر کنند و درماشین به او تجاوز کنند و پیکر پاک و معصومش را بسوزانند که در این صورت باید صبر کرد تا صبرمان لبریز شود!!!

دو- بر سر دوراهی چه کنم  چه کنم قرار گرفته ایم. از یک سو فکر میکنیم که آینده فرزندانمان  بسیار مهم است و از سوی دیگر فکر جانمان را میکنیم.

در این صورت به مردم حق میدهم؛ چرا که هیچ رهبریِ "قوی"، "متمرکز" و "مستمری" وجود نداشته و این باعث دو دلی ما شده  است. دو دلی نه نسبت به آزادیخواهی، بلکه نسبت به حرکت به سمت آن.

تا کنون کارهای بسیار کرده ایم. شعارهای بسیار داده ایم و صد البته که هزینه های بسیار بسیار گزافی را هم پرداخته ایم!

اما آیا به نتیجه ای هم رسیده ایم؟

بعد از گذشت 2 سال، چه کسی در قطب قدرت قرار دارد؟

ما یا حکومت؟

با گفتن الله اکبر بالای پشت بامها و قاشق به قابلمه زدن، هیچ رژیمی ساقط نشده!

با تجمعات صدهزار نفری هم هیچ رژیمی ساقط نشده!

با منتظر نشستن برای ظهور زورو هم هیچ رژیمی ساقط نشده!

بهتر است تا دیر نشده، دست به کاری اساسی بزنیم و از این """ فرصت تاریخی """ بهترین استفاده را بکنیم.

هر لحظه ممکن است ماشین سرکوب چشمش را به شخص من و شما بدوزد و در آن زمان باید شخصا هزینه بدهیم و راه گریزی هم برای آن وجود نخواهد داشت.

بسیار بوده اند افرادی که در زندان به آنها تجاوز شده و یا بانوانی که برای آزادی همسر و فرزند خود به دفاتر دادستانی رفته اند و در آنجا طعمه گرگهای هوس آلود شده اند.

هیچ بعید نیست که ناگهان در خیابان بی آنکه رژیم را تحریک کرده باشیم به دستانمان دستبند بزنند و ما را برای مدتی به زندان ببرند.

باید از بروز این اتفاقات برای خودمان جلوگیری کنیم و نباید دیگر اجازه تجاوز و هتک حرمت را به مزدوران رژیم بدهیم که در غیر اینصورت، سکوت نشانه رضاست!


هموطنان گرامی،

با در نظر گرفتن شرایط، اعتصابات سراسری تنها گزینه موجود برای مقابله با این رژیم است.

همه ما، با تفاوت های بسیاری که داریم از مردم این جامعه هستیم.

درست است که در اقشار مختلف زندگی میکنیم، اما همگی تحت سلطه این رژیم هستیم  و سیاست های فاسد رژیم بر زندگی تک تک ما، چه بازاری، چه کارگر، چه کارمند، چه دانشجو، چه معلم، چه کشاورز، چه سرمایه دار (و چه سایر اقشار) تاثیر می گذارد.


تا کی بازاری ها باید از کسادی بازار رنج ببرند؟

تا کی کارگران ما باید از تعویق پرداخت حقوقهای خود رنج ببرند؟

تا کی کارمندان ما باید از حقوق پایین و تحمل بی احترامی های مدیران بی سواد این رژیم رنج ببرند؟

تا کی دانشجویان ما باید به دلیل نگرشهایی که دارند، از ادامه تحصیل باز بمانند و یا نتوانند در زمینه مورد علاقه خود تحقیق و پژوهش کنند؟

تا کی معلمان ما باید سر کلاس درس به جای تمرکز بر تدریس، به راههای درآمدزای جنبی فکر کنند و از دانش آموزان خود غافل بمانند؟

تا کی کشاورزان ما باید از واردات بی رویه رنج ببرند و از شعار همیشگی "خود کفایی" به سمت گدایی بین المللی برویم و کمر کشاورزانمان هر روز بیش از پیش شکسته شود؟

تا کی سرمایه داران و صنعت داران ما باید به دلیل تغییرات و تهدیدات پیاپی و خطرناک در سیاستهای رژیم، خواب شب نداشته باشند و از یک سو نگران تهدیدهای رژیم و سپاه باشند و از سوی دیگر نگران وضعیت و حال کارگران خود؟

حتا اقشار پر درآمد جامعه نیز از نظر روحی آرامش ندارند؛ چه برسد به اقشار کم درآمدمان که اکثریت مردم را شامل میشود!

مردم عزیز،

متاسفانه شیر غران ایرانی چنان در بند شده که دیگر از یک گربه هم کمتر به نظر میرسد.

آن شیری که کسی جرات چپ نگاه کردن به او را نداشت، اکنون مضحکه آدم و عالم شده است.

آن شیردر بند رژیم نیست؛ بلکه در بند ماست.

در بند من و در بند شما.

وقتش رسیده بندی را که به دست و پای این شیر بسته ایم، باز کنیم و بگذاریم دوباره گامهای کوچکش، دشمنانمان را فراری دهد تا بتوانیم در آرامش کامل کنار یکدیگر به زندگی خود ادامه دهیم.

هموطنان گرامی، مردم عزیز،

ما در شرایط بسیار حساسی به سر میبریم. یک فرصت تاریخی نصیبمان شده که اگر از آن استفاده نکنیم، فرزندان و نوه های خود را به زندان های ناامن رژیم و بالای چوبه دار فرستاده ایم.

هموطنان گرامی،

سران جنبش در زندانند. نمیتوان منکر نقش بسیار مهم آنها در پیشبرد این جنبش شد. حکومت به """آرامی""" کارهایش را پیش میبرد  تا شاهد واکنشی جدی از سوی مردم نباشد.

بعید نیست امروز خبر بیماری سران جنبش را منتشر کند و ماه بعد خبر وخامت حال آنان را و اندکی بعد خبر فوتشان را و ما همچنان هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهیم.

اگر سران جنبش را از دست بدهیم، جمهوری اسلامی بر فرزندان ما نیز حکومت خواهد کرد و این بدان معناست که آنها هم باید دردهایی را متحمل شوند که ما امروز از آنها رنج میبریم.

بی تردید هیچ پدر و مادری نمیخواهد آینده فرزندش چنین سیاه و تباه باشد.

اما نمیشود منتظر ماند تا دیگران کار را شروع کنند.

متاسفانه این حقیقت جامعه ماست که هر عضوی چشم به عضو دیگر دوخته و منتظر حرکتی از سوی دیگران است. اما بدانید که این حرکت فقط باید یک جرقه کوچک باشد. چشم از سایرین برداریم و به خود بنگریم و خود یک رهبر شویم. با ایجاد این جرقه بنزینی که در میان تمام ما ریخته شده است، آتش خواهد گرفت و شعله آن جمهوری اسلامی را خواهد سوزاند.

هموطنان گرامی،

 در حال حاضر، اعتصاب و در خانه نشستن و ایجاد فضایی مبتنی بر احکام حکومت نظامی توسط خودمان، تنها راهیست که میتوان به آن متوصل شد.

نهادهایی نظیر شورای هماهنگی را فراموش کنید. وقتش رسیده که از قوه تفکر خودمان استفاده کنیم. تا کی باید به خاطر اشتباهها و سهل انگاریهای این نهادها هزینه بدهیم؟

تلاش برای برپایی تظاهراتی که از یک هفته قبل زمان و مکان آن مشخص شده و به اشغال نظامیان در آمده است، چه فایده ای دارد؟!

آیا با تظاهراتهای هفتگی (سه شنبه ها) به پیروزی میرسیم؟!

بعد از انتخابات تقریبا هر روز تظاهرات داشتیم، اما نتیجه چندانی ندیدیم؛ حال بیاییم و فقط سه شنبه ها را به اعتراض تخصیص دهیم؟!

چقدر دیگر باید هزینه بپردازیم؟!

اعتصاب سراسری تنها گزینه ایست که حکومت را واقعا مستأصل میکند و ما هم میتوانیم آن را در پیش بگیریم و تظاهرات خیابانی را نیز در کنار آن داشته باشیم.

بازاریان عزیز،

کالاهای گرانبهای خود را از مغازه هایتان خارج کنید.

کارمندان گرامی،

مدارک مهم خود را از محل کار خود خارج کنید.

دانشجویان نازنین،

خود را برای تحصیل مقطعی در خانه آماده کنید.

هموطنان گرامی،

اگر میتوانید پولهای خود را از بانکها خارج کنید.

ملت دلیر،

موسوی و کروبی تا بدانجا جلو رفتند که هم اکنون در حبسند.

سایت کلمه انتقال سران جنبش را به زندان تکذیب کرده است؛ اما نمیتوان به این تکذیبیه اعتماد کرد.

همین چند روز پیش بود که به نقل از همسایگان کروبی نوشته بودند چراغهای منزلشان خاموش است و گاردهای آهنین را از جلوی کوچه منزل موسوی برداشته اند.

و همین چند وقت پیش بود که خبر انتقال سران جنبش به زندان حشمتیه را منتشر کردند و فرزندان سران جنبش تا کنون از وضعیت والدینشان ابراز بی اطلاعی میکنند.

در چند روز اخیر، شاهد تحولات وسیعی در سطح کشور بوده ایم. در این مقطع نمیتوان به وبسایت کلمه اعتماد کرد و خود باید زمام را بدست بگیریم.

حتا اگر هم موسوی و کروبی در حبس خانگی باشند، باز هم زندانی اند و این چیزی را عوض نمی کند.

هموطنان گرامی،

در روز پس از انتخابات به سران جنبش اخطار دادیم و بسیار محکم و قاطعانه به آنها گفتیم که سکوت نکنند و ما همه با هم هستیم.

آنها تا کنون سکوت نکرده اند و هم اکنون در شرایط بسیار بد و زجر آوری به سر میبرند.

نه تنها سران جنبش، بلکه بسیاری از هموطنانمان هم با اتکا به شعار نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم،  در زندان، شرایط بد و طاقت فرسایی را سپری میکنند.

در آن روزها فریاد زدیم ما همه با هم هستیم و عهد و پیمان سبزی را با یکدیگر بستیم.

بسیاری این عهد و پیمان را نشکسته اند؛ اما ما چطور؟

من نمیخواهم که به خیابان برویم و سینه خود را در مقابل گلوله های بسیج سپر کنیم و یا بدن خود را دفتر سیاه قلم باتوم به دستان.

شرایط را درک میکنم. بسیاری، از از دست دادن شغل خود هراسانیم. به همین دلیل بیایید با غیبت یک بار در هفته شروع کنیم.

امروز "من" غیبت میکنم و فردا دوستم و فردایش دوست دیگرمان. با این غیبت نه موقعیت شغلی خود را از دست میدهیم و نه اتفاق بدی برایمان می افتد.

زمانی که در تظاهرات ها شرکت میکردم، شاهد همبستگی عمیق و بی نظیری بین مردم بودم. همه مسائل جانبی کنار میرفتند و انسانیت و شرافت محور رفتار ما میشد؛ تا جاییکه بعضا از شور این زیبایی، اشکم بی اختیار جاری میگشت.

به تدریج با مشاهده این همبستگی در اعتصاب میان خود، ترسمان میریزد و آهنگ اعتصاب را افزایش میدهیم.

تا جاییکه شاید پس از دو ماه اعتصابات مقطعی، دست به یک اعتصاب کامل بزنیم و از اعتصاب سایرین هم مطمئن باشیم.

دوست گرامی،

من این متن را با در نظر گرفتن بسیاری از مسائل مربوطه نوشتم؛ از این رو از شما تقاضا میکنم که این حرفها را پشت گوش نیندازید؛ چرا که آینده خود و فرزندانتان مطرح است.

بیایید عهد و پیمان سبزی را که با یکدیگر بسته ایم، نشکنیم که شکستن این عهد، شکستن شیشه عمر خودمان است.

با سپاس از وقتی که گذاشتید و این متن را مطالعه فرمودید،

لطفا در انتشار این نوشته کوتاهی نفرمایید،

به امید پیروزی...